آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
♥just you♥
معبودم سکوتم را ازصدای تنهاییم بدان...نمیخوانم ونمیگویم چون درونم هیچ بوده وتوامدی برایم قصه هایی از عشق سراییدی وبه من قصه باران اموختی می دانی قصه باران قصه شستن غمهاست ودرون انسانهاپرازغم وتنهایی است ونگاهم به باران توافتادوناگهان تمام تنهاییم رافراموش کردم وبه تو وداشتن تو میبالم تنهاترازیک برگ بابادشادیهامحجورم درابهای سروراورتابستان ارام میرانم ان هنگام که مغرورترین گلهادربرابرترنم زیبای باران درسرزمین عاطفه هاسرتسلیم فرودمی اورندوکوچه بی انتهای خوشبختی درحسرت گذریک عابرپیاده مشتاقانه نگاه غم الودش رابه ابتدای کوچه میفرستدوباددرختان را میرقصاند عشق راباورکن گفتی عاشقمی گفتم دوست دارم گفتی اگه یک روزنبینمت میمیرم گفتم من فقط ناراحت میشم گفتی من به جز توبه کسی فکر نمیکنم گفتم اتفاقامن به خیلی هافکرمیکنم گفتی تاابدتوقلبم جاداری گفتم فعلاتوقلبم جاداری گفتی...گفتم...حالافکرکردی فرق ما اینهاست نه خیراشتباه کردی فرق مااینه که تودروغ گفتی ولی من راست گفتم
|
|||
![]() |