آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
♥just you♥
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 15:29 :: نويسنده : زینب
یه روزعشق ودیوونگی ومحبت وفضولی داشتن باهم قایم موشک بازی میکردن... تانوبت به دیوونگی رسیدهمه روپیداکرداماهرچی گشت اثری ازعشق نبود... فضولی متوجه شدکه عشق پشت یک بوته گل سرخ قایم شده ودیوونگی روخبرکرد... دیوونگی یک خاربزرگ برداشت ودربوته ی گل سرخ فروکرد... صدای فریادعشق بلندشد...وقتی همه به سراغش رفتنددیدند چشمانش کورشده است... دیوونگی که خودشومقصرمیدونست تصمیم گرفت همیشه عشق روهمراهی کنه... ازاون روز به بعد: وقتی عشق به سراغ کسی میره چون کوره بدی های معشوقش رونمیبینه ودیوونگی هم همیشه درکنارشه.
نظرات شما عزیزان:
سلام خوبی؟
چرا دیگه نمیای بم سر بزنی؟ دلم پوسید... ![]()
|
|||
![]() |